کاش میدانستم کجای جهان ایستاده ام کاش میدانستم چقدر تا انتهای این مسیر پر رمز و راز راه باقیست؟ نمیدانم کجا هستم اما دارم میبینم از همین جا چقدر آدم دست برای خوشبختی من تکان میدهند و چقدر چشمهایشان میخواست جای من باشند‌‌. من میخندم زیاد میخندم اما هیچ کس ندیده چقدر وسط این خنده ها گریسته ام و روسری گل گلی ام خیس اشک شده هیچ کس ندیده چقدر نفس های بلند کشیده ام و جقدر این خار افتاده در گلو را قورت دادم ام  و چشمهایم را بسته ام. تمام دلخوشی من توی این لحظه ها توبودی و هستی اما باز هم نتوانسته ام با دلتنگی هایم کنار بیایم. دلتنگی هایی که تمام نمیشود.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها